به گزارش خبرنگار مهر، کانت یکی از فیلسوفان تاثیرگذار و مهم آلمانی تاریخ فلسفه است که انسان در اندیشه او، موجودی است آگاه، مختار و مقتدر. چون آگاهی، اختیار و اقتدار از صفات الوهیت است، در نظر کانت، انسان موجودی الهی است. نسبت دادن این صفات به انسان البته از آرای ابتکاری کانت نیست، بلکه این دریافت، دریافت غربی از انسان است که اولین نشانه های تاریخی آن در کتاب های ایلیاد و اودیسه هومر آمده، سپس در آرای افلاطون، ارسطو و رواقیان متجلی شده، آن گاه از مضامین مسیحیت عبور کرده، در قضیه «کوگیتو» ی دکارت تقویت شده و در نهایت به کانت رسیده است.
کتاب «جایگاه انسان در اندیشه کانت» به قلم منوچهر صانعی دره بیدی نوشته شده و اولین چاپش در سال ۸۴ وارد بازار نشر شد. این کتاب نظریات و اندیشه های کانت، درباره انسان را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. چاپ دوم این اثر نیز به تازگی توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
ابتدای کتاب، فهرست اختصارات درج شده و سپس بخش های اصلی کتاب با این عناوین قرار گرفته اند: پیشینه تاریخی، ذات انسان، قوای انسان، استقلال انسان، انسان و الوهیت، حقوق و تکالیف انسان، آینده انسان.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
از انسان به عنوان «من» تعبیر می شود، و کانت دو نوع «من» تمیز داده است: من تجربی و من استعلایی. اولی ضمیر نفسانی و دومی ضمیر منطقی است. اولی ابژه یا متعلق شناخت محسوب می گردد و دومی سوژه یا فاعل شناسایی. انشقاق دوگانه در ذات من نتیجه ماهیت خودآگاهی است. کانت می گوید: «این که من از خود آگاهم فکری است که از پیش حاوی یک من دوگانه است.» دلیل این دوگانگی این است که من باید هم به عنوان متعلق شهود اندیشیده شوم و هم به عنوان موجودی که می اندیشد. قسم اول منِ نفسانی است که زمینه تمام اداراکات و ارتباط آن هاست و ادراک آن موجب تاثر سوژه است. این بخش را می توان متعلق شهود به شمار آورد و اعمال آن را می توان از طریق انسان شناسی و روان شناسی توصیف کرد. قسم دوم متعلق شهود نیست و به همین دلیل، توصیف آن دشوار است. کانت کرارا هشدار داده است که من استعلایی به عنوان فاعل منطقی شناخت، یعنی من «می اندیشم»، یا آنچه باقی مانده حذف تمام اعراض و محمولات است، نباید جوهر تلقی شود...
این کتاب با ۱۵۱ صفحه، شمارگان ۸۸۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار ریال به چاپ دوم رسیده است.
نظر شما